وقتی سارا دخترک هشت سالهای بود، شنید که پدر و مادرش درباره برادر کوچکترش صحبت میکنند. فهمید که برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای...
مرد جوانی که مربی شنا و دارنده چندین مدال المپیک بود، به خدا اعتقادی نداشت.
او چیز هایی را که درباره خداوند و ...
روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت . دیوی از این واقعه باخبر شد . در حال خود را به صورت سلیمان در آورد و...
در تاریخ آمده است ، به رسم قدیم روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه " شیخ بهائی" رسید پس از سلام واحوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتی ِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان " ؟
شیخ گفت : هر چه...
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دین. اگر آن را پس نمی دادم وعقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است .
کشف الاسرار
صفحه قبل 1 صفحه بعد